| واژگان چشم پزشکی |
| معادل فارسی |
تعریف |
واژه لاتین |
| ملتحمه |
مخاط پوشاننده خلف پلکها (پشت پلکها) و قسمت جلوی صلبیه (سفیدی چشم) را ملتحمه میگویند که در لبه پلک به پوست و در وسط به قرنیه متصل میشود. |
Conjunctiva |
| صلبیه یا اسکلرا |
بافت متراکم و سفیدی است و خارجیترین لایه چشم است که تقریبا بطور کامل از کلاژن تشکیل شده است و در جلو سفیدی چشم را تشکیل میدهد. |
Sclera |
| قرنیه |
بافتی است شفاف در جلوی چشم و روی عنبیه که در محل لیمبوس به اسکلرا متصل میشود. |
Cornea |
| مشیمیه یا یووآ |
لایه میانی چشم و لایه پر عروق تغذیه کننده چشم است این لایه در جلو عنبیه و جسم مژگانی را تشکیل میدهد. |
Uvea |
| عنبیه |
عضو پهنی است مماس بر روی عدسی که قسمت رنگی چشم را تشکیل داده و قطر مردمک را کنترل میکند. |
Iris |
| عدسی |
عضوی است محدب الطرفین بدون رگ و شفاف در جلوی چشم که با عمل تطابق تصاویر را به روی شبکیه تشکیل میدهد. |
Lens |
| شبکیه یا رتین |
شبکیه بافتی است عصبی که سطح داخلی 3/2 پشت کره چشم را پوشانده است. سلولهای شبکیه مسئول تبدیل محرک نوری به موج عصبی میباشند. |
Retina |
| زجاجیه |
ماده ژلهای بدون رگ و شفاف میباشد که فضای داخل چشم (اتاق خلفی) را پر میکند و در تماس با عدسی ، شبکیه و سر عصب بینایی قرار دارد. و حدود 3/2 حجم و وزن کره چشم را تشکیل میدهد. |
Vitreous |
| پریمتری |
به کمک این روش اختلال میدان دید را تشخیص داده و پیگیری میکنند. |
Perimetry |
| افتالموسکوپی |
یعنی بررسی داخل چشم توسط چشم پزشک |
Ophthalmoscopy |
| افتالموسکوپی مستقیم |
دستگاه متالموسکوپ مستقفیم دستی ، تصویری یک چشمی ایجاد میکند و پزشک ته چشم را با این وسیله معاینه میکند. |
direct |
| افتالموسکوپی غیر مستقیم |
افتالموسکوپی غیر مستقیم وسیلهای است تخصصی ، دید دو چشمی برای معاینه قسمت خلفی چشم (از قبیل شبکیه) که بعد از گشاد کردن مردمک که با دارو و قطره انجام میشود. |
indirect |
| اسلیت لامپ |
وسیلهای است برای معاینه چشم که در این وسیله پس از ثابت کردن وضعیت چشمهای بیمار در موقعیت مناسب ، پرتوی نوری مشخص در چشم تابانده میشود که با کمک این وسیله از لبه پلک تا جلوی زجاجیه را میتوان معاینه کرد. |
Slit lamp |
| تونومتری |
وسیله اندازه گیری فشار داخل چشم میباشد. |
tonometry |
| گل مژه |
عفونت غدد پلک را هوردئولوم یا گل مژه میگویند که به صورت درد وتورم و قرمز میباشد. |
hordeolum (Stye) |
| بلفاریت |
التهاب دو طرفه مزمن شایع در لبه پلکهاست که با علایم تحریک ، سوزش و خارش لبه پلک و گاهی قرمزی و پوسته ریزی لبه پلک بروز میکند. |
Blepharitis |
| اشک |
اشک لایهای به ضخامت 10-7 میکرومتر روی ملتحمه و قرنیه چشم ایجاد میکند و نقش حفاظت و مرطوب کردن و تغذیهای دارد. |
Lacrima |
| پتوز یا افتادگی پلگ بالا |
عبارتست از پایین بودن غیر طبیعی جای یک با هر دو پلک فوقانی |
Petosis |
| داکریوسیستیت |
عفونت کیسه اشکی که اغلب به دنبال انسداد مجرای اشکی بینی (نازولاکریمال) رخ میدهد. |
Dacryocystitis |
| کنژنکتیویت یا التهاب ملتحمه |
التهاب ملتحمه که با پرخونی و قرمزی ، اشک ریزش ، سوزش ، ترشحات و ... مشخص میشود. |
Conjunctivit |
| زخم قرنیه یا کراتیت |
کرلاتیت به زخم قرنیه گفته میشود که علایم آن به صورت تحریک ، فوتوفوبی (ترس از نور) اشک ریزش و کاهش بینایی میتواند باشد. |
Keratitis |
| یووئیت |
یووئیت یا التهاب یووه آ به التهاب مشیمیه (کوروئیدیت) جسم مژگانی (یووئیت میانی) یا عنبیه (ایریت) اشاره میکند. البته به التهاب شبکیه (رتیست) التهاب عروق شبکیه (داسکولیت) و عصب اپتیک (نوریت اپتیک) هم اصطلاحا یووئیت میگویند. |
Uveitis |
| در رفتگی عدسی |
دررفتگی عدسی میتواند به علت ضربه و ... اتفاق بیافتد که ممکن است با قرمزی چشم و تاری دید و یا بدون علامت باشد. |
Ectopia lentis |
| دکولمان یا جداشدگی شبکیه |
به جدا شدن شبکیه حسی از اپی تلیوم پیگمانه شبکیه گفته میشود. که در بعضی از بیماریها یا ضربه چشم رخ میدهد. |
Retinal detachment |
| انسداد شریان (سرخرگ) شبکیه |
انسداد سرخرگ شبکیه که بسته به محل گرفتار باعث کاهش دید، یا از بین رفتن بینایی بطور کامل و یا اختلال در میدان دید میشود. |
Retinal artery occlussion |
| انسداد ورید شبکیه |
در این بیماری سیاهرگ شبکیه درگیر است و باعث اختلال دید میشود. |
Retinal Vein Occlussion |
| عصب اپتیک یا عصب بینمایی |
عصب دوم مغزی است که تحریکات و امواج را از چشم به مغز متنقل میکند. |
Optic Nerve |
| نوریت اپتیک |
التهاب عصب اپتیک و سرعصب در داخل چشم میباشد. که شایعترین علت آن میلین زدایی عصب میباشد. |
Optic Neuritis |
| پاپیل ادما |
احتقان غیرالتهابی دیسک اپتیک (سرعصب) است که ناشی از افزایش فضار داخل جمجمه میباشد. |
Papiledema |
| نیستاگموس |
عبارتست از نوسانات تکراری و ریتمیک یک یا هر دو چشم در یک یا تمام میدانهای نگاه که به صورت پاندولی یا پرشی میباشد. |
Nystagmus |
| هایفما |
ضربه به چشم میتواند با پارگی رگهای عنبیه باعث خونریزی در زلالیه شود که به آنها هایفما میگویند. |
Hyphema |
| پیرچشمی |
با عینک با عدسی کروی محدب اصلاح میشود. |
Presbyopia |
| نزدیک بینی |
در نزدیک بینی تصویر اشیا دور دست ، در چشم بدون تطابق ، بر روی شبکیه متمرکز نمیشود و فرد اشیا دور را راحت نمیبیند. که با عینک با عدسی کروی مقعر قابل اصلاح است. |
Myopia |
| دوربینی یا هیپروپی |
در فرد دوربین مشاهده اجسام نزدیک نسبت به مشاهده اجسام دور تطابق بیشتری نیاز دارد. و برای دید نزیک مشکل دارد. |
Hyperopia |
| آستیگماتیسم |
در این حالت چشم تصویری با نقاط یا خطوط کانونی متعدد ایجاد میکند. علت معمول آستیگماتیسم وجود اختلال در شکل قرنیه است، البته عیب عدسی نیز ممکن است دخیل باشد. |
Astigmatism |