کوررنگی یک بیماری ارثی وابسته به کروموزوم X مغلوب است که در مردان بیشتر دیده شده و معمولاً همیشه از مادر به پسر به ارث می‌رسد. خانم‌ها دو کروموزوم X و آقایان یک کروموزوم X و یک کروموزوم Y دارند. در بیماری‌های وابسته به کروموزوم X مغلوب در زنان باید هر دو کروموزوم X معیوب باشند تا بیماری رخ دهد. اگر یک کروموزوم X معیوب باشد بیماری رخ نمی‌دهد ولی قابل انتقال به فرزندان است. در مردان معیوب بودن تنها کروموزوم X، سبب بیماری می‎شود. بنابراین فردی که مبتلا به کوررنگی است، مادرش یا مبتلا به کور رنگی بوده و یا ناقل بیماری می‌باشد. در این اختلال کروموزومی، سلول‌های مخروطی که مسؤل درک رنگ در شبکیه هستند دچار اختلال بوده و به همین دلیل بیمار، رنگ‌ها را به‌درستی تشخیص نمی‌دهد.

در کوررنگی فرد نمی‌تواند رنگ‌های خاص و یا غلظت‌های متفاوت از رنگ‌های مختلف را تشخیص دهد.

تخریب وابسته به سن ماکولا در حقیقت استحاله تدريجى ناحيه ماکولا است. ماکولا بخشی از شبکیه می‌باشد که دارای بيشترين تعداد گيرنده‌هاى مخروطی نور است. گيرنده‌هاى مخروطى موجود در ماكولا مسئول دید مرکزی بوده و به شما برای دیدن بهتر جزئیات اشیاء کمک مى‌كنند. ماکولا بخش کوچکی از شبکـیه را تشکـیل می‌دهـد ولی از سایر بخش‌های آن نسبـت به جزئـیات حساس‌تر است. ماکولا به شما اجازه می‌دهد سوزن نخ کنید و جزئيات یک عکس و یا علائم درون خیابان را ببینید.

بخشی از شبکیه كه خارج از ناحيه ماكولا قرار دارد و به عنوان شبكيه محيطى معروف است درك حركت اجسام و ديد محيطى را براى شما مقدور مى‌سازد. اگر کسی از يك طرف به شما نزديك شود، شبکيه محيطى کمک می‌کند تا حضور و حركت او را درك كنيد ولى تشخیص جزئيات صورت وى به كمك ناحيه ماكولا انجام مى‌شود (تصویر 1).

ماکولا، قسمت کوچکی از شبکیه بوده و مسؤل دید مرکزی می‌باشد.
تصویر 1 ماکولا، قسمت کوچکی از شبکیه بوده و مسؤل دید مرکزی می‌باشد.

در سنین بین 20 تا 60 سالگی که هنوز اختلالات چشمی وابسته به سن مانند کاتاراکت و گلوکوم شیوع بالایی ندارند، تغییرات چشمی وابسته به دیابت مهم‌ترین عامل از دست رفتن بینایی می‌باشد.

بیماری دیابت شایع‌ترین بیماری مزمن در جهان بوده که در همه نژادها دیده می‎شود. بروز و شيوع این بيماری در اکثر جوامع به‌خصوص کشورهای در حال توسعه، رو به افزايش است. طی دهه‏های اخير مطالعات همه‌گيرشناختی (اپيدميولوژيک) متعددی درباره دیابت در کشور ايران انجام شده که بر اساس این پژوهش‌ها جمعيت مبتلایان دیابت در ايران بيش از 5/1 ميليون نفر برآورد شده است. نتايج این بررسی‌ها نشان می‌دهد شيوع بیماری در شهر‌های تهران و اصفهان حدود 7% تا 8% است. در برخی شهرهای کشور شيوع دیابت از اين ميزان نيز بالاتر مي‏باشد، به-طور مثال در شهر يزد و در بندر بوشهر شيوع دیابت به‌ترتيب 3/16 و 6/13 درصد برآورد شده است. این بیماری در مناطق روستايی کشور شيوع پايين‏تری دارد.

دیابت به گروهي از بيماري‌هاي متابوليك اطلاق می‎شود كه به علت وجود نقايصي در ترشح انسولين، عملكرد آن و یا مجموعه‌ای از هر دو، باعث افزایش قندخون می‌گردند. هورمون انسولین مسؤل کنترل و تنظیم مقدار قندخون می‌باشد. بالا بودن طولانی مدت قندخون باعث عملكرد نامناسب و نارسايي اندام‌هاي مختلف از جمله چشم‌ها، كليه‌ها، اعصاب و قلب و عروق می‎شود.

اشک به وسیله غده اشکی که در بالای کاسه چشم قرار گرفته تولید می‎شود. با هر بار پلک زدن، اشک توليد‌شده روي سطح چشم پخش شده و ميزان اضافه آن توسط سيستم تخليه‌کننده اشک از چشم خارج مي‌گردد و به داخل بيني مي‌ريزد. اگر گوشه داخلی چشم با دقت بررسی شود روی لبه هر کدام از پلک‌های پایینی و بالایی منفذ بسیار ریزی دیده می‎شود که محل ورود اشک به داخل سیستم تخلیه اشکی می‌باشد. مجرای ریزی این منفذ را به کیسه اشکی در گوشه داخلی چشم وصل می‌کند. اشکی که وارد کیسه اشکی شده از طریق مجرای بینی‌-اشکی (مجرای اشکی) به بینی تخلیه می‎شود. به همین دلیل است که ما در موقع گریه کردن دچار آب‌ریزش بینی می‌شویم. سیستم اشکی شامل غدد اشکی اصلی و کمکی، مجاری اشکی، کیسه اشکی و مجرای بینی-‌اشکی می‌باشد. معمولاً انسداد در قسمت‌هاي انتهايي اين مجرا ايجاد مي‌شود (تصویر 1).

تولید اشک در غده اشکی و دفع آن از مجرای اشکی به داخل حفره بینی
تصویر 1 تولید اشک در غده اشکی و دفع آن از مجرای اشکی به داخل حفره بینی

بافت يووه شامل عنبيه (Iris)، جسم مژگاني (Ciliary body) و مشيميه (Choroid) مى‌باشد (تصویر 1). بافت يووه حاوى عروق فراوان بوده كه تغذيه بافت‌هاى مختلف چشم را بر عهده دارند. صدمه به بافت يووه باعث آسيب ساختمان‌های مختلف چشم می‌گردد. به التهاب بافت يووه، يووئيت (Uveitis) گفته می‎شود.

آناتومی و موقعیت مشیمیه چشم
تصویر 1 آناتومی و موقعیت مشیمیه چشم

بر اساس مطالعات انجام شده در ایران تقریبا ٤/٤ درصد از افراد بالاي ٤٠ سال دچار گلوكوم (Glaucoma) هستند و 90٪ اين افراد از بيمارى خود مطلع نمی‌باشند. گلوكوم هيچ علامت هشدار‌دهنده‌اى ندارد كه بيمار را آگاه كند تا به چشم‌پزشك مراجعه نمايد. بیماری گلوكوم باعث نابینایی می‎شود. حتي اگر بيماران دچار گلوكوم نابينا نباشند ممكن است ديدشان بشدت كم شده باشد.

عصب بینایی

کره چشم، عضو بینایی و محل شروع سیگنال‌های عصب بینایی می‌باشد ولی فرآیند درک و احساس بینایی توسط کورتکس بینایی در ناحیه پس‌سری مغز صورت می‌گیرد. دومین زوج از اعصاب مغزی، عصب بینایی بوده که ارتباط بین کره چشم و کورتکس بینایی مغز را برقرار می‌سازد. به همین دلیل سلامت عصب بینایی جهت ادراک بینایی اهمیت فراوانی دارد و هر گونه آسیبی به آن سبب اختلال غیر‌قابل جبران در بینایی می‌گردد. این عصب از آکسون‌های سلول‌های گانگلیونی شبکیه تشکیل شده که جسم سلولی و دندریت‌های آن درون شبکیه قرار داشته وپس از حرکت در سطحی‌ترین لایه شبکیه و تشکیلRetinal nerve fiber layer ، از کانل اسکلرا در خلف کره چشم خارج شده و عصب بینایی را می‌سازد.

گلوكوم چيست؟

گلوکوم گروهی از اختلالات چشمی می‌باشد که نتیجه نهایی آنها آسیب غیر‌قابل برگشت عصب بینایی می‌باشد. در این بیماری مجموعه‌ای ازعوامل، که مهم‌ترین آنها افزایش فشار داخل‌چشمی می‌باشد، باعث تشدید و تسریع مرگ سلول‌های تشکیل دهنده عصب بینایی می‌گردد. این آسیب با تغییرات بارزی در ظاهر عصب بینایی به‌صورت کاهش بافت عصبی و افزایش مقدار فرورفتگی مرکزی دیسک اپتیک، همراه است. عصب بينايي مسئول مخابره پيام بينايى از شبكيه به مغز است. اين عضو از 1 تا 1.2 میلیون رشته عصبى يا اكسون (شبيه كابل برق) تشكيل شده است. وقتى اين رشته‌هاي عصبي تخريب شوند نقاطي سياه در ميدان بينايي ايجاد مي‌شود كه در آن نقاط ديد وجود ندارد. تا زماني كه حدود بيش از نيمي از رشته‌هاي عصبي از بين نروند اين نقاط تيره قابل تشخيص نيستند. اگر همه رشته‌هاي عصبي از بين بروند نابينايي مطلق بروز مي‌كند.